روستای من روستای طارند

به نام آفریننده یکتا -- با عرض سلام وادب و احترام -- این وبلاگ با هدف ارائه محتوای شخصی و نگهداری از نام و یاد و خاطره روستای آبا و اجدادیم با یاری خدا و حمایت شما نوشته میشود. امید است مطالب آن مفید باشد. با تشکر - صادق

روستای من روستای طارند

به نام آفریننده یکتا -- با عرض سلام وادب و احترام -- این وبلاگ با هدف ارائه محتوای شخصی و نگهداری از نام و یاد و خاطره روستای آبا و اجدادیم با یاری خدا و حمایت شما نوشته میشود. امید است مطالب آن مفید باشد. با تشکر - صادق

Turn to Allah

before you return to allah

به سوی خدا برگردید ، قبل از اینکه به سوی خدا بازگردید!

بیاد مرحوم حاج حسین مسکین اردستانی و سکینه کاری جعفری مادربزرگ و پدربزرگ از دست رفته ام و مادر عزیزم مرحومه فاطمه مسکین اردستانی روحشان را شاد میکنیم با ذکر صلوات و فاتحه.

روحشان شاد و یادشان گرامی

۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

 در مورد ورامین

وَرامین شهری‌ است در بخش مرکزی شهرستان ورامین در استان تهران ایران که جمعیت آن بر پایه آمار نفوس ومسکن سال 85 برابر با ,996 نفر است.
این شهر بسیار کهن و هم‌زاد ری باستان می‌باشد به‌طوریکه در اوستا از آن‌دو با نامهای راگا (ری) و وارنا (ورامین) نام برده شده‌است.

بزرگان
قطب‌الدین رازی ورامینی از مفاخر علمی ایران و از منطق دانان
عبدالملک بن محمد بن عبدالملک ورامینی از فضلا
استاد معصوم از موسیقی دانان
قاضی محمد ورامینی از شاعران دوره صفوی
محمد بن شاه بن القاسم حسینی
عزالدین رازی شاعر
قاضی عطاالله ورامینی از شاعران زمان شاه تهماسب
قاضی عبدالله ورامینی
ژولیده نیشابوری
سید رضا زواره‌ای حقوقدان وسیاست‌مدار

آثار تاریخی
قلعه ایرج، مسجد جامع، میدان کهنه گل، نازین قلعه (که روزگاری ارگ بوده و در زمانی هم زندان)، قصر بهرام، برج علاءالدوله و برخی امام زاده‌ها.

امامزاده‌ها
امامزاده جعفر بن موسی کاظم، امامزاده علی، امامزاده عبدالله، امامزاده زید ابوالحسن، امامزاده هادی، امامزاده شصت، امامزاده یحیی. امامزاده زید ابوالحسن، مسجد جامع ورامین، شعرنامه دیولافوا، برج علاءالدوله

مسجد جامع ورامین
در بدو ورود به این مسجد نخست با حیاط این مسجد روبرو می‌شویم که کمی جلوتر دیوارهای بلندی با معماری‌های جالبی به چشم می‌خورد که روی آنها با کاشی کاری‌های آبی تزئین شده بود. پس از عبور از زیر این دیوار وارد راهروی باریکی شده که در دو طرف آن درهای چوبی کوچکی قرار دارد و کمی جلوتر هم طرف چپ و هم طرف راست راهروهایی به طرف چپ و راست کشیده می‌شود، که طاق‌های تو در تویی را در خود جای داده‌است. در وسط صحن مسجد حوضی دیده می‌شود که البته از تعلق آن به مسجد اطمینان کامل نداریم. «هرگاه به مقایسه مسجد قدیمی مصر که عمرو عاص ساخته و مساجد قدیمی قزوین و اصفهان و ورامین بپردازیم به این نتیجه می‌رسیم که اولا ایرانیان در اصول معماری خود ثابت قدم بوده‌اند ثالثا نقشه‌های اولیه مساجد اسلامی را با احترام محفوظ نگاه داشته‌اند.»

ساخت این بنا در زمان سلطنت سلطان محمد خدابنده آغاز می‌شود و در زمان سلطان ابوسعید هم به پایان می‌رسد. قسمتی از آن در سال 722 و قسمتی در سال 726 هجری خاتمه یافته‌است. در زمان شاهرخ میرزای تیموری قسمتی از این مسجد تعمیر می‌شود. گویند که استاد علی قزوینی بنا و معمار این اثر بوده‌است ولی کاملا مشخص نیست که معمار کل بنا یا قسمتی از آن بوده‌است.
این مسجد یکی از قدیمی ترین بناها بعد از برج علاءالدوله می‌باشد.

برج علاءالدوله
این برج متعلق به فخرالدین حسن علاءالدوله ودین بوده که در سده 608 ه.ق ساخته شده‌است و در سال 1310 ه. ش به ثبت رسیده‌است. (به عنوان اثری تاریخی) این برج از یک قسمت استوانه‌ای شکل ساخته شده و قسمت مخروط شکلی که بر روی قسمت استوانه‌ای است. ارتفاع قسمت استوانه‌ای 2 متر و ارتفاع قسمت مخروطی 5 متر می‌باشد که روی هم رفته 17 متر می‌شود. حسن علاءالدوله و دین هم معلم بوده و هم یکی از حکام محلی.

روستاهای ورامین
طارند بالا و طارند پایین ، شعیب آباد ، حبیب آباد ، دمز آباد، ایجدانک، ایجدان، خورین، خیر آباد، آبباریک، کهنه گل سرگل، فردیس، فیلستان، گل عباس، زواره ور- جلیل آباد، قلعه سین، معین آباد، قشلاق، ده ماسین، شیرین آباد و ….

 

صادق

1394/5/17

برگرفته از مرجع شهرهای ایران با کمی اضافات

  • امیر همتی زاد


به نام خالق یکتا


با سلام دوباره حضور محترم دوستان و همشهریان عزیز


امروز هم صحبتهام رو آغاز میکنم با اطلاعاتی در مورد پدربزرگ عزیزم اوس محمد حسین ( روحش شاد ) که اوایل ساکن شعیب آباد بود. او در دوران تصرفات ارباب کناره کار بود و کشت محصولاتی همچون بادنجان، گوجه پنبه، گندم، صیفی جات و غیره میکرد ... البته پدربزرگ سلمانی هم داشته و در عین حال طبابت تجربی هم میکرده. صبح میرفته سر زمین و بعد از ظهر هم سلمونی رو اداره میکرده. پسر ارشدش که دایی من هم میشه به نام علی وردستش کار میکرده ... البته گفته شده قدیما پدربزرگم با پسر خاله اش سلمونی رو شریک بوده که بعدها جدا شدند. نام پسر خاله اش هم اوس رضا بوده.

پدربزرگم شخصیت جالبی داشته. او در خونه جدی و سخت گیر بوده ولی بیرون مردام دار و مهمان نواز. او همسر خود را به نام جمیله خانم وقتی از او دو پسر کوچک به نامهای علی و رضا داشته از دست داد. دایی علی و دایی رضای من که در واقع دایی های ناتنی من میباشند به روایت گوینده  متولد سالهای 1315 و 1316 هستند که خدا ان شا الله حفظشون کنه.پسر دیگر پدربزرگم به نام مسلم پسر همسر دوم پدربزرگم و دایی تنی من میباشد که متولد 1324 میباشد. خدا ان شا الله سایه شان را مستدام نگه دارد. همسر اول پدربزرگم همانطور که گفتم جمیله خانم نام داشته که مدتها پیش به علت تب مالاریا از دنیا رفته. ایشون هم در حیاط امامزاده دو تن مدفون هستند البته به نظر آرامگاهشون ناپیداست چرا که از فوت ایشون سالها میگذرد و احتمالا باران و سیل سطح خاک روی آرامگاهشون را برده و از آنجاییکه قدیمها سنگی نمینوشتند و فقط تکه سنگی به نیت نشانه بالای سر مدفون شده میگذاشتند لذا در حال حاضر شاید کسی از آدرس آن بعد از این همه سال با خبر نباشد.

بگذریم ... محصولات اون زمان طارندیها بیشتر صیفی جات و بادنجان و گوجه و طالبی، هندونه، خربزه و سبزیجات و لوبیا، باقالا، کدو و ماش و عدس و از این دست فراورده ها بوده ...

اون موقع ها دکتری در روستا نبوده ولی قابله خونگی وجود داشته که البته اون زمانها طارند بالا قابله نبوده ولی طارند پایین قابله ای به نام مش سکینه داشته. روایته که شعیب آباد هم قابله ای به نام مش سار خاتون داشته.

برای تحصیل بچه ها هم مدرسه ای بین طارند بالا و طارند پایین وجود داشته که هنوزم هست. راوی نام مدرسه رو یادش نیومد متاسفانه.

از منزل پدربزرگم تا مدرسه پنج دقیقه تا یک ربع راه بوده.

روایت شده که مادر من و خاله دومیم اهل طارند و خاله اولم و دایی مسلمم اهل شعیب آباد بودند.

حمومهای قدیم

حمام هم اون موقع داشته که البته خزینه هم بوده که اتفاقا نزدیک منزل پدربزرگم هم بوده یعنی نزدیک مسجد. حمام دارهای اون موقع هم سید ایوب و آقا نوروز بودند که هر دو از دنیا رفتند. ضمنا شخصی به نام استاد حسین حمام دار خیلی قدیم تر طارند بوده که اردستونی هم بوده ... این استاد حمومی هم مدتهاست از بین ما رفته. روحشان شاد و یادشون گرامی.


در مورد دام هایی که پدربزرگم نگهداری میکرده باید بگم اونها خونه گاو و گوسفند و الاغ داشتند. گوسفندها رو هم معمولا بهار میگرفتند و آخر پاییز میکشتند البته برای مصرف شخصی اونم یکی دو تا که به اصلاح قرمه میکردند و نگهداری میکردند. البته تابستونها دامشون رو میسپردند به یک چوپان که ببرتشون برای چرا. خب تا همینجا فعلا بسه امیدوارم خسته نشده باشین ...

یا حق

صادق

1394/05/13


  • امیر همتی زاد


به نام حضرت حق


با سلام


امروز قصد دارم اولین نوشته هایم را ارائه کنم و شوق و اشتیاق عجیبی در نوشتن اتفاقات گذشته


دارم.


امروز با مادرم صحبت کردم و اطلاعاتی در مورد دوران قدیم ارباب و رعیتی گرفتم که خواندنش خالی از


لطف نیست. گویا سالها قبل وقتی مادرم کوچک بوده یعنی حدود شصت سال پیش شخصی به نام


آقای تقوی ارباب روستاهای طارند بالا و طارند پایین بوده. این شخص زمینهای زیادی در حوالی


روستایمان در اختیار داشته و همچنین مباشری هم در کنار خود داشته که امور او را رتق و فتق


میکردند. در آن دوران کدخدای طارند بالا شخصی به نام اکرم بوده که مادر اطلاعات چندانی از ایشون


در ذهن نداشتند ولی کدخدای طارند پایین را میشناختند و حتی با دخترانشون هم کلاس هم بودند


ولی متاسفانه نام ایشان را نیز به خاطر نیاوردند. ایشان داماد کدخدای طارند پایین را به یاد آوردند که


شخصی به نام محمود بوده و بدلیل اینکه داماد کدخدا بوده او را محمود کدخدا صدا می زدند. ایشون


همسر یکی از سه دختر کدخدا به نام احترام بوده.


دیگر دختران کدخدای طارند پایین به ترتیب سن، افتخار خانم و افسر خانم بودند. مادر از دوران ارباب


رعیتی گفتند و اشاره کردند که پدربزرگم اوس محمد حسین روی زمین ایشون کار میکرده و محصول


زمین را چهار قسمت میکرده، سه قسمت را به ارباب به عنوان صاحب زمین و یک قسمت را خود


برمیداشته.


arbab o rayat


بعدها به واسطه انقلاب سفید که شش بهمن یکهزار و سیصد و چهل و یک تثبیت شد زمینها از


اربابان پس گرفته شد.


پیش از اصلاحات ارضی ۵۰ درصد از زمین‌های کشاورزی در دست مالکان بزرگ بود. ۲۰ درصد متعلق


به اوقاف و در دست روحانیون بود و ۱۰ درصد زمین‌های دولتی و یا متعلق به محمدرضا پهلوی بود، ۲۰


درصد نیز به کشاورزان تعلق داشت. پیش از اصلاحات ارضی به دستور محمدرضا پهلوی ۱۸۰۰۰ روستا


را در فهرستی در آوردند که آن زمینها می‌بایستی بین روستاییان تقسیم شود. محمدرضا پهلوی


سالیان دراز از لزوم اصلاحات ارضی در ایران می‌گفت ولی در برابر فشار مالکان بزرگ مجبور


بود که اصلاحات ارضی را به عقب بیندازد. در جریان بیرون راندن ارباب تقوی زن عموی من هم شرکت


کرده. از ایشون که نامش خاور بود و چند سالی میشود که به رحمت خدا رفته نقل میشود که کراوات


ارباب را به دست گرفته و میکشیده تا او را از روستا بیرون راند ... گفته میشود بسیاری از زنها در این


کار به او کمک کردند ولی اطرافیان ارباب او را سریعا به داخل ماشینش رسانده و او را فراری دادند.


لازم به ذکر است زن عمو خاور زن عموی مادر من است که به زن عمو اوس حسن یا همان عموس


حسن معروف بوده.


مادر اضافه کرد که اربابهای قدیم در آنجا ملک هم داشتند و ملکشون همین قلعه انتهای کوچه


پدربزرگم بوده که من هم قبلا اون را دیده بودم. یادم است بالای این قلعه لک لک بزرگی زندگی میکرد


که بسیار زیبا بود ، البته الان نمیدونم چه به سر اون قلعه آمده.


صادق

12/05/1394




  • امیر همتی زاد


  • امیر همتی زاد


پدربزگم

  • امیر همتی زاد

جغرافیای ورامین

شهرستان ورامین در جلگه صاف حاصل خیز واقع شده و محدود است از

جنوب به دریاچه نمک و از مغرب به حسن‌آباد قم و از شمال به شهرستان

پاکدشت و از مشرق به گرمسار (خوار سابق).

مردمان منطقه ی ورامین که علاوه بر شهرستان ورامین شامل سه شهرستان پاکدشت و

پیشوا وشهرستان قرچک می شود که به ترتیب در سال های

۱۳۷۶و ۱۳۸۹ و ۱۳۹۱ ازشهرستان ورامین جدا شدند، در طول زمان مهاجران

زیادی را به خود جذب کرده که برخی از این مهاجران به دلیل های سیاسی

کوچانده شده و برخی خود به این منطقه کوچیده اند. این مردمان با قومیت

های مختلف همگی مردمان بومی منطقه محسوب می شوند که قبل از

دوران معاصر به ورامین آمده اند.

تاجیک ها

تاجیک ها مردمانی فارسی زبان هستند که ساکنان کاملاً بومی منطقه

محسوب می شوند. نام تاجیک احتمالاً از آنجا که این منطقه در زمان

ایلخانیان رونق داشته به جا مانده است. نام خانوادگی بیش تر این مردم

همان تاجیک و یا گاهی همراه با پسوند است. تیره های دیگر فارسی زبان

در این منطقه وجود دارد که تاجیک نامیده نمی‌شوند ولی احتمالاً با تاجیک

ها هم ریشه اند؛ مانند میش مست، فرجی ، میری و....

لرها


یکی از بزرگترین اقوام ساکن در ورامین لر ها هستند که به دو گروه هداوند

و بختیاری تقسیم می شوند. در باره ی آمدن لر ها به این منطقه روایت

های زیادی وجود دارد در باره ی هداوند ها گفته می شود که گروهی در

زمان شاه عباس و گروهی در زمان کریم خان زند که خود لر بود به این

منطقه کوچانده شده اند و در باره ی بختیاری ها گفته می شود که از چهار

محال بختیاری به ورامین آمده اند. شغل لر ها به صورت سنتی دامپروری و

کشاورزی است.

ترک ها


گروه بزرگ دیگر ساکن ورامین مردمان ترک زبان هستند که از طایفه های

مختلفی تشکیل گردیده اند ه این منطقه آمده اند. گروهی از آن ها قاجار

هستند که در دوره کریم خان زند به این منطقه آمده اند،گویا ساکنان قفقاز

بوده اند. و بقیه بیشتر در زمان قاجاریان که خود ترک بودندبه ورامین آمده

اندشاهسونها و اصانلوها نیز در دوره ی قاجار به این منطقه آمده اند

وگروهی ازآنان ازورامین به شهرستان گرمسارنیزرفته اند .کنگرلوها نیز در

دوران جنگ ایران و روسیه از ایروان ، نفرها و قشقاییها در دوره ی مشروطه

از منطقه ی فارس و کارخانه یوسفی احتمالاً از زنجان یا کرمانشاه به این

منطقه آمده اند. گروهی دیگر به نام خلج وجود دارد که به ترکی خلجی تکلم

مینمایند وبه این منطقه کوچ کرده انددر باره ی الیکاییها نیز گفته شده ترک

زبان بوده اند ولی از مازندران کوچیده اند و زبان امروزیشان به تبری شبیه

است وبیشترالیکائی ها (علی کایی )درروستاهای بهنام سوخته ورامین

وتیره هایی ازآنان نیز درگرمسار سکونت یافته اندوجمعیت زیادی نیز دارند .

کرد ها

این گروه شامل ایل پازوکی است که از کردستان ترکیه آمده اند و بیشتر در

شمال ورامین شهرستان پاکدشت ساکنند نام قسمتی از منطقه ی ورامین

به نام بهنام پازوکی خوانده می شود،تیره های دیگرکرد زبان دیگری با نام

هایی مانند کردبچه و قراچورلو و سیلسپور وجود دارد که اطلاعی در باره

ایشان نیست.بوربورهاولرنی هانیزکرد کرمانشاه هستند.

عرب ها

جمعبت قابل توجهی از عرب ها در دوره ی قاجار به ورامین آمده اند به طوری

که به قسمتی از جنوب ورامین بهنم عرب می گویند، چند روستا نیز با

پسوند عرب وجود دارد. بزرگتربن گروه آنان کتی و یا کوتی هستند که از

نجد عمان در دوره ی ناصرالدین شاه آمده اند و به زبان عربی با

واکواژه هایی از فارسی ،ترکی و لری سخن می گویند. گروه دیگر عرب

میش مست

هستند که در صدر اسلام به خراسان و سپس در دوره ی قاجار به ورامین

آمده اند. گروه دیگری با نام کله کو وجود دارد که به زبانی شبیه عربی

سخن می گویند ولی اطلاعات دیگری در دست نیست.

بلوچ ها و ترکمن ها

این دو گروه از نواحی مرزی توسط رضا شاه برای دلایل سیاسی به

منطقه آورده شده اند.


صادق
از ویکی‌پدیا

1394/05/07

  • امیر همتی زاد

به نام حضرت حق

 

با سلام

 

خدا رو شاکرم که امروز به من ایده و اندیشه ای داد که برای سرزمین اجدادیم، طارند

بنویسم.

دلم میخواد شما هم اگر فرزند این آب و خاک هستین به من کمک کنید که با هم

بنویسیم.

لطفا بدونین که وبلاگ من تبلیغاتی نیست هرکس که ذره ای خودش رو متعلق به   


روستای طارند میدونه حتی اگه الان اونجا زندگی نمیکنه بیاد و با فرستادن عکسهای


قدیمی روستامون واهالیش از قدیم و جدید روستا خاطره درست کنه تا جوون ترهای


دیارمون بدونن که توی این آب و خاک چه کسانی پرورش یافتند.


دوستتون دارم

صادق 1394/05/03

  • امیر همتی زاد